چند مرتبه تابحال در جلسات کسی به شما گفته است که، «این ایده فوقالعاده است، باید دست به کار شوی و آن را به واقعیت تبدیل کنی»؟ معمولاً چه اتفاقی میافتد؟ بیشتر اوقات، هیچ! بیشتر ایدههای عالی به این دلیل ناکام باقی میمانند که افراد شجاعت، منابع، زمان یا سرمایه به مرحله عمل رساندن آن را ندارند. و آنهایی که وارد عمل میشوند هم اکثراً آمادگی لازم را ندارند و درنتیجه بعد از مدتی میبینند که زمان و سرمایه باارزش خود را صرف آرزویی میکنند که در مسیر هدف نیست.
تبدیل کردن یک ایده به واقعیت (صرفنظر از زمان و سرمایهای که نیاز دارد) کار سادهای نیست. درواقع، خیلی هم سخت است. چه یک سرمایهگذار باشید و چه یک فرد اجرایی، روح دادن به ایدهها چیزی شبیه به بدنیا آوردن یک بچه است. صرفنظر از شرایط و موقعیت، باید مسئولیت آن را داشته باشید. هیچکس به اندازه خود شما ایدهتان را درک نمیکند. در این مسیر، همه چیز پای خودتان است و لازم است که بیشتر درمورد خودتان بدانید.
شاید مقالات زیادی درمورد این موضوع نوشته شده باشد اما این مقاله به شما کمک میکند بفهمید برای تبدیل یک ایده به واقعیت، چه نیازهای ذهنی، فیزیکی و عقلانی دارید. شاید به این خاطر که اگر بخواهید ایدهای را با گذشت زمان و تغییر شرایط همیشه زنده نگه دارید، فرایند به واقعیت رساندن یک ایده، چرخهای بیپایان است. بعنوان مثال این مسئله را در کمپانیهایی که براساس ایدههای بزرگ پایهریزی شدهاند اما نتوانستهاند آنقدر رقابتی بمانند تا موقعیت اول خود در بازار را نگه دارند، میبینیم.