8- اعتماد به نفس، خودپرستی نیست

گرایش خودپرستی این است که خدایا، نه اراده تو که اراده خودم کرده شود!! می خواهم عمرم را چنانکه دلم می خواهد، به انجام برسانم، بیگانه از تو و دیگران!

شخصی که روح عالی اعتماد به نفس در اوست، به خود و دیگران عشق می ورزد چون خود و دیگران را نشانه هایی از آفریدگار می داند.

«خود پرستان» عشق به دیگران را ندارند. به اینکه آفریده خدا هستند توجهی ندارند. اما صاحبان اعتماد به نفس سرشار از احترام و عشق و حمایت دیگران هستند.

صاحبان اعتماد به نفس، خود شیفته هستند و به نیازها و عواطف و برنامه ها و هدف های خود توجه دارند. تنها و تنها به خاطر آن است که می خواهند باشند تا برای خود و دیگران مؤثرتر و مفیدتر باقی بمانند.

برای خود و دیگران، توأماً ارزش قایل شوید. هم وقتی را برای رسیدن به خود و نیازهای خود در نظر بگیرید و هم وقتی را به دیگران اختصاص دهید و در هر زمان با عشق، به خود و دیگران خدمت کنید.

9- به خود برسید

به خود رسیدن یعنی داشتن اعتماد به نفس و توجه به خود.

پیامبر ما همیشه با خود شانه و آینه و مسواک همراه داشت و از عطر استفاده می کرد. این ها همه یعنی توجه به خود و خودشیفتگی.

به خود رسیدن به هیچ وجه نشانه لوس بودن و افاده ای بودن نیست.

اگر چه خوب ظاهر شدن در جمع و اثر خود و مثبت گذاشتن روی دیگران خیلی عالی است. هدف اصلی و اولیه شما باید این باشد که به خود برسید تا احساس شایستگی کنید.

تمرین:

به خود برسید. هر چند وقت یکبار به یک آرایشگاه خوب بروید.کفش هایتان را برق بیندازید. لباس هایتان همیشه تمیز و اتو کرده باشد نه لزوماً گران قیمت. از عطر استفاده کنید. تا می توانید سر و وضع بهتری داشته باشید.

به خاطر داشته باشید ظاره شما با شما و دیگران حرف می زند.

خودتان را مشخص جلوه دهید. این کمک می کند برای خودتان ارزش بیشتری قائل شوید. شعار یک شرکت پوشاک آمریکایی این است:

« خوب لباس بپوشید و الا برایتان گران تمام می شود.»

10- احساس شایستگی کنید.

به تعریفی، اعتماد به نفس، فقط احساس شایستگی نمودن است.

این احساس ممکن نیست در ما به وجود بیاید مگر اینکه به موجودیت خود پی ببریم و توانایی های خود را بشناسیم.

هیچ کس، هیچ کس را مطلقاً جانشین خود نمی کند مگر آنکه صفات و شایستگی های خودش هر چند خیلی کمتر، در او وجود داشته باشد.

خداوند فرموده: « ما انسان را شبیه به خود آفریدیم»؛ بنابراین تمامی صفت های خداوندی هر چند نه به طور مطلق، در ما به ودیعه نهاده شده است.

همان روزی که ما به سیمای انسان آفریده شدیم، در حقیقت، انسان و درجه شایستگی و لیاقت خود را دریافت نموده ایم.

هر نعمتی که در این دنیا و هر موهبتی که می بینید برای شما آفریده شده است. این موضوع بارها و بارها در کتاب های آسمانی تأکید شده است.

خیلی وقت ها احساس شایستگی یا عدم شایستگی، با کارهای آگاهانه و ناآگاهانه شما در طول روز، در ناخودآگاهتان ثبت می شود.

از نعمت های الهی به شکل عالی و مرتب و آراسته استفاده کنید.

11- از مواهب الهی لذت ببرید.

خود را از موهبت های الهی محروم نکنید.

محروم سازی از هوهبت، به ذهن القا می کند؛ تو شایسته بهره مندی از این موهبت نیستی. از تفریگاه ها، مکان های سرگرمی و ... حتماً استفاده کنید. به ویژه اگر به عالی بودن آن ها اطمینان دارید و تا کنون به دلیل یا بی دلیل خود را از آن ها محروم ساخته اید.

هر محرومیتی که به درازا بکشد، عدم شایستگی را به ذهن القا می کند.

بهره نبردن یعنی احساس عدم شایستگی و این احساس یعنی از بین بردن اعتماد به نفس.

بدون احساس گناه از مواهب الهی لذت ببرید.

12- احساس گناه: بزرگترین مانع

شاید شما معتقدید که انتقاد شدید از خود زمینه بهتر شدن شماست.

یکی از بزرگترین و در واقع دقیقاً بزرگترین مانع اعتماد به نفس شما، احساس گناه است. احساس گناه، اعتماد به نفس را در شما سرکوب و نابود می کند.

احساس گناه یعنی: عدم تأیید خود و چه بسا یعنی: سرزنش خود.

شایع ترین نوع احساس گناه این است که شما بر اساس نظام ارزشی و وجدان خود عمل کنید.

یکی از موارد شایع احساس گناه، نبخشودن است. نبخشودن یعنی اینکه شما از رفتار گذشته خود یا یک فرد دیگر، کینه به دل داشته باشید.

این نبخشودن ها نه تنها قدمی برای بهبود اوضاع نیست بلکه قدمی در جهت تخریب روحیه اعتماد به نفس شماست که مسلماً شرایط را دشواتر می کند.

بهترین شیوه برای تغییر دادن خود و مسلط شدن بر شرایط، عشق ورزیدن به خویشتن است.

تمرین بسیار مهم: کارت نظام ارزشی

ارزش ها و باورهای درونی و قلبی خود را روی یک کارت بنویسید و این کارت را همراه خود داشته باشید. هر چند ساعت یکبار، بررسی کنید که عقلی و وجدانی عمل می کنید و رفتار گذشته خود را ببخشایید.

13- خود را سرزنش نکنید.

پیامد احساس گناه که نقش اصلی را در کشتن اعتماد به نفس بازی می کند سرزنش خود است.

باید بدانید که برای جبران خطا، خصوصاً پس از ارتکاب آن روحیه عالی و بالایی لازم است و مسلماً سرزنش خود یک رفتار خود شکنانه است.

هر اشتباهی که انجام داده اید به خود بگویید: آن را به هر شکلی که شود جبران می کنم به جز سرزنش خود.

با خود برخوردی ملایم داشته باشید:

وقتی اشتباهی مرتکب می شوید با خود برخوردی ملایم داشته باشید. اشتباه را یکبار به خود متذکر شوید و به آرامی درصدد جبران برآیید.

سرزنش کردن خود، یک برخورد بسیار خشن و ناملایم است. حتی غصه خوردن، غذا نخوردن، اعتصاب غذا کردن، عصبانی شدن و .... از جمله برخوردهای خشن با خود می باشد.

اگر کسی شما عمیقاً دوستش دارید در مورد شما اشتباهی بکند؛ هرگز با او با خشونت رفتار نکنید. پس حالا که دوستدار خود نیز هستید و به مرتبه خود شیفتگی رسیده اید، نباید به خود اجازه دهید که با خود تند برخورد کنید.

دیگران را سرزنش نکنید:

به صورت یک اصل کلی، همیشه انعکاس رفتار شما با دیگران همیشه به شما باز می گردد. به قولی، هر تابشی، بازتابشی را به دنبال دارد.

اگر زیاد دیگران را سرزنش کنید به همین میزان هم مورد سرزنش دیگران واقع می شوید. اگر مدام از دیگران انتقاد کنید، دیگران هم فراوان از شما انتقاد می کنند.

فراموش نکنید که جهان، بازتابی از خود ماست.

اگر می خواهید اعتماد به نفس شما آسیب نبیند به اعتماد به نفس دیگران آسیب نرسانید. شما هرگز کسی را سرزنش نمی کنید چون می دانید که هم به شما و هم به دیگران لطمه وارد می کند.

سرزنش ممنوع را اعلام کنید.

14- بیان و ذهنیت مثبت داشته باشید.

وقتی قرار است شما هر روز رشد کنید و شخصیتی متکامل تر و بهتر باشید نسبت به تصمی و آینده خود با بیان مثبت حرف بزنید.

لزومی ندارد که شما برای غییر خود کنونیتان را تحقیر و سرزنش کنید.

بیان گذشته منفی، احساس منفی را به دنبال دارد که این احساس منفی مانع از عملی شدن تصمیم شما می شود. اگر واقعاً میل دارید تغییر کنید و دگرگون شوید؛ از همین الان تصمیم بگیرید که در مورد اینکه قبلاً چگونه بوده اید و تا به امروز چگونه شخصیتی داشته اید و چرا چنین بوده اید مطلقا صحبت نکنید.

زبان خود را از گفتن حرف های منفی در مورد خود نگهدارید. به جای آنکه با بیان منفی از خود حرف بزنید به خود بگویید: هر روز و شب شخصیت من از هر جهت بهتر و بهتر می شود و اعتماد به نفس من روزبروز بیشتر و بیشتر می شود. تصویر ذهنی خود را دگرگون کنید.

مشکل در دیدن تصویر ذهنی:

به کسانی که در دیدن تصویر ذهنی خود مشکل دارند پیشنهاد می کنم که روزانه 10 الی 20 دقیقه در زمان های مختلف در آینه به چهره خود بنگرید.

یکی از شرایط پایداری یک تصویر در حافظه دقت است. ما معمولاً خیلی گذرا و آن هم گاه با ذهنیت منفی به چهره خود نگاه می کنیم.

به خود برسید و بعد جلوی آینه بروید و به چهره پاکیزه و آراسته خود به دقت نگاه کنید. تبسمی کنید و سعی کنید با ذهنیت مثبت و تحسین کننده در این چهره نگاه کنید.

می توانید گهگاه چشم را ببندید و تصویر را در ذهن ببینید و مجدداً به خود نگاه کنید.

صرف نظر از تصاویر تخیلی که در ذهن ایجاد می کنید مطمئناً آنچه در عمل و واقعیت انجام یم دهید نیز در ذهن تصویر می شود.

پس مراقب باشید (البته در نهایت آرامش و آسودگی و نه با ترس و اضطراب) که در واقعیت هم همیشه طوری عمل کنید که تصویر فردی متشخص و محترم در ذهن شما نقش ببندد.

15- اصل نگهداری:

اصل نگهداری زمینه ساز و شروع ایجاد هر ویژگی مثبت در خود است.

اصل نگهداری، یعنی اجتناب از اندیشه منفی، بیان منفی و توجه به انتقادهای نا به جای دیگران و کارهای خود شکنانه.

اصل نگهداری همانست که حضرت زرتشت فرمود: پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک.

بعضی وقت ها شما مفوهم مثبتی در ذهن خود دارید اما به شکلی منفی آن را بیان می کنید. مثلاً می گویید: من نباید خود را ببازم. من نباید دست و پایم راگم کنم و نمی کنم و ...

باید این طور بیان شود: من باید به خودم متکی باشم. من باید با اقتدار عمل کنم و می کنم و ...