روز بیست و دوم :
در مقابل چشمان شما
این جهان، با تمامیِ دانشی که کسب کردهایم، هنوز یک معجزه است و برای کسی که به آن بیندیشد هنوز شگفتانگیز، مرموز، افسونکننده و فراتر از هر چیز است.
توماس کارلایل (۱۷۹۵-۱۸۸۱)
نویسنده و تاریخنگار
هفت سال پیش، هنگامی که اولین بار به راز نیروی قدرشناسی پی بردم، لیستی از تمام آرزوهایم تهیه کردم. لیستی بسیار طولانی و بلندبالا ! آن موقع، هیچ راهی برای به حقیقت پیوستن خواستههایم به نظرم نمیرسید. با این همه من ده آرزوی برترم را روی کاغذی نوشتم و آنها را هر روز با خودم همراه داشتم. هر موقع که فرصتی دست میداد، لیست را بیرون میآوردم و تک تک خواستهها را میخواندم و برای هر مورد آنگونه قدرشناسی میکردم که انگار پیشتر آن را دریافت کرده بودم. همواره آرزوی شمارهی یکام را که در سر میپروراندم و بیش از هر چیز به آن نیاز داشتم توی ذهنام مرور میکردم و هر روز با احساس اینکه این آرزو برآورده شده است، کلمات شکرگزاری را تکرار میکردم. تک تک مواردی که در لیستام نوشته بودم به صورت معجزهواری در مقابل چشمانم برآورده میشد. با برآورده شدن هر کدام از آرزوهایم، آن را از لیست خط میزدم و هرگاه آرزوی جدیدی داشتم آن را به لیست میافزودم.
یکی از آرزوهایم که در لیست بالا بلندم نوشته بودم، سفر به «بورا بورا» در نزدیکیِ تاهیتی بود. بعد از آنکه این آرزو برآورده شد و من یک هفتهی زیبا را در بورا بورا و در موقعیت دلخواهم سپری کردم، اتفاق زیبای دیگری رُخ داد. در حال سفر به سرزمین اصلیِ تاهیتی بودم که در میانهی راه هواپیما برای سوارکردن مسافر فرود آمد. هواپیما خالی بود و افراد بسیاری از بومیان تاهیتی سوار هواپیما شدند و موجی از خندهی شادمانه و چهرههای خندانشان من را در خود گرفت.
همانطور که از این پرواز کوتاه در کنار این افراد لذت میبردم، علت شادیشان مثل روز برایم روشن بود و آن چیزی نبود جز اینکه همگی قدرشناس و شکرگزار بودند. بومیها برای زنده بودنشان در هواپیما، برای با هم بودنشان، برای آنجایی که میرفتند و برای همه چیز شاد و خوشحال بودند. دوست داشتم تا در آن هواپیما میماندم و همراه آنها به سراسر دنیا سفر میکردم، بودن در کنار بومیان بسیار خوشایند بود. ناگهان متوجه شدم که بورا بورا آخرین آرزوی من در لیست اصلیام بوده و علت حضورم در آن هواپیما در پیش چشمانم قرار داشت: شکرگزاری! من این داستان را عنوان کردم تا الهامبخش شما باشد، زیرا تا چه اندازه بزرگ بودن آرزوی شما چندان مهم نیست، شما میتوانید با قدرشناسی به همهی آنها جامهی واقعیت بپوشانید و به دستشان آورید. حتی بیشتر از این، قدرشناسی باعث شادی و شعف شما میشود، به گونهای که پیشتر هرگز این احساس را نداشتهاید و این موهبتی به راستی رایگان است. از زمانی که به استفاده از قدرشناسی و استفاده از قانون جذب پرداختم، تا زمان برآورده شدن واپسین آرزویم، چهار سال طول کشید. برای اینکه متوجه شوید که چه آرزوهای زیادی از من در آن مدت برآورده شد، آنها را برایتان بازگو میکنم: وقتی لیست آرزوهایم را تهیه کردم، شرکتام دو میلیون دلار بدهی داشت و من تنها دو ماه فرصت داشتم که کار و خانه و داراییام را از دست ندهم. پولی که در کارت اعتباریِ شخصیام داشتم بسیار کم بود و در لیست آرزوهایم خانهای قرار داشت با چشماندازی به اقیانوس، سفر به مناطق گرمسیری و استوایی، پرداخت تمام بدهیهایم، گسترش شرکت، بهبود تمامیِ روابطام به بهترین شکل ممکن، بهبود شرایط زندگیِ خانوادگی، به دست آوردن صد در صد سلامتیام، داشتن انرژیِ زیاد و نامحدود برای زندگی و چند چیز معمولیِ دیگر. آرزوی اول من که همواره به آن میاندیشیدم و برای بسیاری همچون یک رخداد بسیار غیرممکن مینمود، آن بود تا با کارم بتوانم شادی و سرور را به زندگیِ افراد بسیاری بیاورم.
نخستین آرزویی که برآورده شد همان بود که توانستم با کارم شادی را به زندگیِ میلیونها نفر بیاورم. باقیِ آرزوهایم به صورت فوقالعادهای در پیِ این آرزو میآمد و یک به یک شکل واقعیت به خود میگرفت و در برابر چشمانم ظاهر میشد و بعد من آنها را از لیست خط میزدم.
بنابراین اکنون نوبت شماست که از نیروی خلاقهی قدرشناسی استفاده کنید چون با این کار آرزوهاتان در برابر چشمتان ظاهر میشود. در ابتدای روز، لیست ده آرزوی برترتان را بردارید که پیشتر تهیه کردهاید. هر مورد از آرزوها را بخوانید و برای یک دقیقه به آن بیندیشید و در ذهنتان مجسم کنید که آرزوتان برآورده شده است. سپس درست مانند اینکه آن خواسته برآورده شده باشد، خوشحال و شکرگزار شوید.
امروز هر کجا میروید لیست آرزوهاتان را با خودتان ببرید. دست کم در دو موقعیت، لیست را بیرون آورید و آن را مورد به مورد بخوانید و تا آنجاکه میتوانید برای هر مورد و با فرض اینکه برآورده شده، خوشحال شوید. اگر میخواهید آرزوهاتان سریعتر برآورده شود، توصیه میکنم که لیست آرزوهاتان را از امروز با خود و توی کیف پولتان همراه داشته باشید و هر موقع که وقت داشتید آن را باز کنید و بخوانیدش و برای هر مورد تا آنجاکه میتوانید شکرگزاری کنید. وقتی آرزوتان در برابرتان ظاهر شد، آن را از لیست خط بزنید و یک مورد جدید به آن بیفزایید. اگر شما مثل من هستید، هربار که موردی را از لیست خود کنار میگذارید اشک شادی بریزید، چراکه با استفاده از نیروی شگفت قدرشناسی، چیزی که برایتان غیرممکن به نظر میرسید اکنون برآورده شده است.
تمرین شماره ۲۲
در برابر چشمان شما
۱- موهبتهای خود را بشمارید: لیستی از ده موهبتتان تهیه کنید و بنویسید چرا احساس میکنید که به خاطر آنها سپاسگزارید. لیست خود را از نو بخوانید و در پایان هر مورد، واژهی سپاسگزارم را سه بار بگویید و تا آنجا که میتوانید برای موهبتهایی که دارید قدرشناس باشید.
۲- در ابتدای روز، لیستی از دهآرزوی برترتان تهیه کنید. یا لیستی را بردارید که پیشتر تهیه کردهاید.
۳- هر جمله و هر مورد از لیست را بخوانید و خود را برای یک دقیقه در شرایطی تصور کنید که انگار آرزوتان برآورده شده باشد. تا آنجا که میتوانید برای این مسأله شادمان و شکرگزار شوید.
۴- لیست آرزوهاتان را امروز با خود داشته باشید و دست کم در دو موقعیت آن را بیرون آورید و بخوانیدش و تا آنجا که میتوانید احساس شکرگزاری داشته باشید.
۵- پیش از آنکه بخوابید، افکارتان را متمرکز کنید و واژهی سپاسگزارم را برای بهترین اتفاقی که در روز برای شما رخ داده بر زبان آورید.