قانون 37 سیستم آرزوها _ برای برآورده شدن هر آرزو باید درباره ی آن اندیشه ی توانگر داشته باشیم.
اندیشه ی توانگر داشتن ، یعنی رعایت کردن قوانین توانگری.
راز ثروت
دابلیو کلمنت استون :
هرچیزی که ذهن انسان بتواند آن را تصورکند، می تواند آن را به دست آورد.
برای جذب پول باید همه حواست متوجه پول و ثروت باشد. اگر به این فکر کنی
که به اندازه کافی پول نداری، غیر ممکن است بتوانی پول بیشتری جذب زندگی
ات بکنی زیرا در این صورت همه افکارت متوجه پول کافی نداشتن می شود.
امیدوارم تا حالا تونسته باشین تمرین های نیمه ی تاریک رو انجام داده باشین و یه لیست از ویژگیهایی که به دیگران فرافکنی می کنین و همین طور صفاتی که بهشون بار احساسی دارین، پیدا کرده باشین. حالا به مهم ترین قسمت رسیدیم. این که چه طوری این صفات رو بپذیریم تا جلوی تکرار شدن درس های زندگیمون رو بگیریم.
اولین چیزی که باید انجام بدیم اینه که بفهمیم هر کدوم از صفت هایی که در نیمه ی تاریکمون قایمش کردیم چه موهبتی رو برای ما به همراه داشته؟ یا به عبارت دیگه بفهمیم اون صفت چه طوری مثل پوسته ی سفالی بودای طلایی از ما محافظت کرده. مثال می زنم . باشه؟
یشتر دوستهایی که صفتی رو در نیمه ی تاریکشون پیدا کرده بودن برای من نوشته بودن که حالشون خیلی بد شده و از خودشون بیزار تر شدن و اصلا" نمی تونن خودشون رو ببخشن یا بپذیرن که صفاتی رو که به دیگران نسبت میدن، خودشون هم دارن! بعضی ها گفته بودن که هر روز یه چیز جدید در نیمه ی تاریک کشف می کنن، انگار این تمرینات هیچ وقت تموم نمیشه و پایان نداره! چند نفر خودشون رو مثال زده بودن که مثلا" من کشف کردم که فقط در ظاهر شوخ طبعم اما در نیمه ی تاریکم غمگینی رو پنهان کردم و چرا اون چه وانمود می کنیم اینقدر با آنچه که درون مونه تفاوت داره؟ و من کدوم یکی از این ها هستم؟ اون آدم شوخ طبع بیرونی یا اون آدم غمگین و تنهای درونی؟
داستان "ریش قرمز " قصه ی دختری بود که با مرد ثروتمندی به نام ریش قرمز ازدواج می کرد. ریش قرمز به دختر می گفت که اون می تونه در تمام اتاق های قصر اون زندگی کنه و هر جور که می خواد ثروت اون رو خرج کنه، اما هرگز نباید به اتاق کوچک زیرزمین قصر نزدیک بشه. یک روز ریش قرمز وانمود می کنه که داره می ره سفر. دختر از روی کنجکاوی به سراغ اتاق کوچک می ره و در اون رو باز می کنه و می بینه زنهای زیادی در یک سیاهچال زندانی هستند.
سلام امروز با کلامی از اشو شروع می کنم :
" دوست داشتن دشمن، آسان است اما دوست داشتن خود مشکل.بسیار مشکل.تو خودت را خوب می شناسی پس چگونه می توانی خودت را دوست داشته باشی ؟ اما کسی که می تواند به خود عشق بورزد ، می تواند همه را دوست داشته باشد.به خود عشق بورز تا به هر کس دیگر عشق بورزی. اگر بتوانی به خود عشق بورزی، شرط اساسی عشق را تحقق بخشیده ای و از این عشق، صلح و آرامش بر می خیزد و صلح و آرامش دروازه ای است که ما از راه آن پیام خدا را دریافت می کنیم. "